تفاوت ها ؛ تضادها

هر گونه تغییر و دگرگونی در هر جامعه ای مسلتزم درست شدن پایه ها و ریشه ی اعتقادات و باورهای فکری افراد اون جامعه است. یعنی اگر ما میخوایم پیشرفتی داشته باشیم و جامعه ای که در اون زندگی میکنیم طعم آزادی و دموکراسی رو بچشه باید اول طرز فکر و نگاه تک تک افراد جامعه رو بسوی خردگرایی و حاکم شدن تفکرات درست و منطقی سوق بدیم.

یکی از مهمترین موضوعات و مسایلی که باید در میان مردم ما اصلاح بشه و جا بیفته , موضوع پذیرش و قبول افکار متضاد و برقراری گفتمان مشترک و سنجیدن ایده های نو و شنیدن و تامل در  نظرات مخالف دیگرانه.

هرشخص یا گروه یا اجتماع یا نهادی در حالت طبیعی و عادی دوست داره که خودشو یا عملکردش رو بشناسه و برای بهتر شدن تلاش کنه . حالا این شناخت چطور بدست میاد؟

تا زمانی که همه چیز در جهت موافق باشه و همسو و موازی هم حرکت کنه و همه چیز شبیه هم باشه , مطمئنا این هدف بدست نمی آد. چراکه شناخت و سنجش خود فقط در زمان محک خوردن با تفاوت ها و تضادهاست که عیان میشه. یعنی ما تا زمانی که چیزهای دیگه ای رو که با روند حرکتی و رفتاری ما متفاوت هستند رو نبینیم و اونا رو امتحان نکنیم , نمیتونیم به نتیجه مطلوب برسیم.

اینکه ما تمام رفتار ها و عملکرد خودمون رو کاملا درست و صحیح بدونیم ؛ هیچ دگرگونی در ما ایجاد نمیکنه و فقط باعث میشه که یک خط سیر یکنواخت و یکسان رو همیشه دنبال کنیم و راه های دیگه رو که چه بسا بهتر و راهبردی تر باشن رو امتحان نکنیم.

حالا چی باعث میشه ما مسایل و ایده های متفاوت و غیر همسو با افکار خودمون رو قبول نکنیم ؟

اول تعصب و اصرار بی مورد بر داشته ها و آموخته هامونه.یعنی بگیم : فقط اونچه که ما میگیم و انجام میدیم درسته و غیر از اون هرچی که باشه , کاملا» اشتباست. یعنی اصرار بی مورد بر درستی راهی که درپیش گرفتیم . راهی که شاید ضررهاش برای ما خیلی بیشتر از منافعش باشه.

دوم احساس خطر از اینکه منافع ما بخظر بیفته. یعنی  از پذیرش و باور تضادها و تفاوت های موجود فراری باشیم و بترسیم با کوچکترین تغییری منافع و داشته هامون بخطر بیفته؛ و به همین دلیل بذاریم عقل و فهم و دانش ما همیشه آکبند باقی بمونه و از تغییرات , هرچقدر هم کوچیک گریزان باشیم.

سوم اینه که اونقدر نادان و کوته بین باشیم که جلوتر از نوک بینی خودمون , جایی و کسی رو نبینیم و حاضر هم نباشیم که از عینک یا هر وسیله ای که باعث بازتر شدن دید ما میشه استفاده کنیم. یه وقتایی ممکنه دیگران مسایل رو از زاویه ای ببینن که ما بنا به هر دلیلی نمیتونیم از اون منظر به قضایا نگاه کنیم.پس میتونیم حداقل در خصوص هر مساله ای , نظرات دیگه رو هم حداقل گوش کنیم.

چهارم اینه که فکرمون تک بعدی باشه.یعنی فقط یه چیز توش باشه. یعنی دگم باشیم.

متاسفانه این مساله اینقدر در جامعه ی ما رایج شده که معمولا افراد از بیان نظر و عقیده واقعی خودشون طفره میرن یا افکارشون رو با ترس و احتیاط مطرح میکنن.حال آنگه تضارب افکار و عقاید میتونه بنفع هر دوطرف باشه.اما بخاطر ترس از عکس العمل ها و عواقب احتمالی , متاسفانه این تبادل افکار در میان مردم ما به ندرت اتفاق میفته.

بهتره که تک تک ما از خودمون شروع کنیم و ظرفیت و توان هضم و پذیرش نظرات دیگران رو هرچند که با پرنسیپ های ما در تضاد باشن ؛ توی خودمون افزایش بدیم چون این موضوع درنهایتباعث رشد فرهنگ و باز شدن دیدگاه های ما نسبت به مسایل مختلف میشه و افق دید تازه ای رو جلوی روی ما قرار میده.

یادداشت : از دوستانی که پست قبل رو نخوندن خواهش میکنم حتما بخونن و نظرشون رو بگن.

برچسب‌ها: , , , , , ,

68 پاسخ to “تفاوت ها ؛ تضادها”

  1. ماه مون Says:

    خب اگر اینجوری که شما میگی بشه دنیا گلستان میشه اخوی.

  2. pedram3000 Says:

    شوربختانه اینطوری نیست و گر نه هر کسی اگر سکیتش را قبول می کرد که خوب بود ! از طرفی هم لازمه خوبی منظورم کلمه و واژه خوب به معنی خوب و موثر است اگر بخواهیم به درک این معنی برسیم باید تضاد اون هم باشه و لازم است پس تا بدی نباشد خوبی نیست و بلعکس
    ای کاش می تونستیم تفاوت ها را در چیز دیگری پیدا کنیم نه در درجه آنها

  3. pedix Says:

    تمام تلاشمو برای شنیدن نظرات دیگران کردم … و برای همیشه از این سرزمین نا امید شدم !

  4. وارش Says:

    منم اینو قبول دارم که تفکر تضاد رو باید بپذیریم و اینکهاجازه حرف زدن رو بدیم اونم با مسالمت

  5. آتیش پاره Says:

    خوب همه اینا زمان میبره و البته که همیشه و درطول تاریخ اینطور بوده .
    درک تضادها و سازگاری باهاشون یه فرهنگه باید بسازیمش شروع کنیم به فرهنگ سازی .من خودم همیشه سعی کردم در مقابل نظرات متضاد با نظر خودم جبهه نگیرم نمیدونم چقدر موفق بودم اما خوشحالم که حداقل تلاش کردم

  6. آرمین Says:

    خوندمش.زدی تو خال دیگه.واقعا همینه.ما تو موسیقی عقبیم چون اندر خم پاپ گیر کردیم.تو مذهب عقبیم چون تک بعدی نگاه میکنیم.تو استعداد یابی عقبیم چون فکر میکنیم پیشرفت فقط تو 29 تا کتاب دوره دبیرستانه.و و و
    عزیز من دارم واسه کنکور میخونم .واسه بلاگ پنج شنبه ها پست میدم و نظراتم همون موقع می خونم و جواب مبدم.
    شب خوش

  7. يك دانشجوي پزشكي Says:

    گفتگو – بحث گاهی فایده ای نداره بعضی اوقات خودت صدبار پشیمون می شی از اینکار.
    دلیلش خیلی گسترده هست.بعضی اوقات عدم آگاهی گاهی فکر اینکه اگر ما حرف دیگر رو بپذیریم این برای ما بد می شه نه لزوما به خطر افتادن منافع.گاهی اوقات چون با نظر فرد دیگه کاملا مخالفیم اصلا چشم نداریم ببینیمش چه برسه به گفتگو.بعضی اوقات چون تجربه گفتگوی خوبی نداشتیم دیگه اون افراد گفتگو کننده ترجیح می دن وارد هیچ بحثی نشن.وخوب همه مواردی که شما ذکر کردین.

  8. زبل خانوم Says:

    نتونستم نخونم…
    کوته بین بودن که خوراکمونه…احمدی نژاد اینقدر دروغ بست به ناف ملت..اینقدر همه رو ببخشید خر فرض کرد..کل پول مملکتو بر باد داد….اینقدر به همه کج دهنی کرد..اینقدر همه دنیا خارو ذلیلمون کرد اخرم همه می شینن پاحرفشو وحرفشو باور میکنن……حق این مردم همینه….

    اول میگفتن رقیب اوباما وقتی تو مناظره ادا در اورد تمام رایش ریزش کرد میگفتن تو مناظره موشوی واحمدی نژاد هم به خاطر اون کار بچگانه اش که عکس زهرا رهنوردو اورد رایش کم میشه ولی نمی دونستن اینجا ایران است واونجا امریکا…..مثل چس گدا پروری کرده…

    مامان من برای سیمنار دبی…ترکیه نتونست پول بفرسته مجبور شد حضوری بره بپردازه..اون وقت میگه هفدهم جهانیم….بانکامون ترکیده…

  9. سعید Says:

    چیزی که تو ده پونزده سال گذشته به تدریج متوجه شدم این بود که انتظار اصلاح فردی از اکثریت جامعه، انتظار دو از واقعی هست. همیشه خواصی هستن در خودشون تغییراتی انجام میدن و همیشه در جهت اصلاح خودشون پیش میرن. دسته ی دیگه ای هم هستن که آمادگی بهتر شدن و اصلاح کردن خودشون رو دارن و به محض برخورد با ایده ی گروه خواص، سعی در اصلاح خودشون میکنن. اما همیشه اکثریتی هستن که با جو یا جریان جامعه حرکت میکنن و ایجاد این جریان به نیروی بزرگی احتیاج داره که حکومت اصلی ترین منبع این جریاناته. بعد از حکومت، مطبوعات و رسانه های مستقل و سازمان های مردمی میتونن همچین جریاناتی رو ایجاد کنن. در صورتی که این جریانات ایجاد نشه و کل نیروی تبلیغی و حرکت دهنده ی جریان اصلاحی گروه خواص و و گروه پیرو باشن حرکت جامعه به سممت اصلاح، حرکت لاکپشتی خواهد و انتظار بیشتر از این از این حرکت، در کوتاه دت و یا میان مدت منجز به دلزدگی از عامه ی مردم و گوشه گیری میشه.

  10. تنها Says:

    همیشه نوشته هاتون دوست دارم. عالی مسائل روز تحلیل میکنید.

  11. سمیرا Says:

    اگه این جوری می شد که خیلی خوب بود ولی ما ایرانیا نمی تونیم این کار رو بکنیم
    تا بوده همین بوده

  12. bobo Says:

    ماهی رو هروقت از اب بگیری تازه است دوست من:))

  13. rohollah Says:

    اگه در مقابل تغييرات، استقامت به خرج بديم و خودمون رو با شرايط وفق نديم
    محكوم به شكستيم…. بايد با زمان پيش رفت… چند دهه پيش مردم طور ديگه فكر مي‌كردند
    پس مي‌شد طور ديگه‌اي باهاشون برخورد كرد…امروز اما ديدگاهها با آن سال‌ها تفاوت بسيار دارد

  14. khorshid Says:

    مشکل اینه که مردم از قضاوت دیگران میترسن و برا همین مثل بازیگرا برای هم نقش بازی میکنن

  15. مهتاب Says:

    سلام
    کاملا با حرفتون موافقم. این که هر کس باید از خودش شروع کنه. اما فکر نمیکنم تا آینده ای دور جامعه ی ما به جامعه ای آرمانی که مد نظر همه ی ماست تبدیل بشه!!!!

  16. داریوش Says:

    درود
    دیدگاه شما برای یک «جامعه» که در آن به آزادی و برابری خواهی ، پرداخته شود رویکردی درست و به جاست ، اما باید این را هم بپذیرید که ایران امروز برای دِگَر شدن به چنین «جامعه» ای بیش از سد سال فاصله دارد. من داد ِ سخن از بی فرهنگی مردم ایران نمی زنم ، بلکه سخنم دور شدن از کانون است و کناره پردازی های بی مورد. بگذارید سخنم را اینگونه آشکارتر کنم. اگر یک ساختمان را بخواهیم نو کنیم دو راه داریم. یک آنکه آنرا ویران سازیم. با این راه ، شاید در «ظاهر» زمان کمتری را هزینه کنیم اما برخی از هزینه های ناگزیر بر گرده ی ما سنگینی می کند که بسا شاید زیان رسان هم باشند. ویران کردن و زدودن ، بسیار دشوار است و جانفرسا. سپس از نو ساختن هم این گمان را دارد که شاید دوباره ساختمان که برپا شود ، همان آش و همان کاسه. شوربختانه رویکردی که مردم ما امروزه به سرنوشت میهن مان دارد رویکردی «انقلابی» آنهم از این دست است ، غافل از آنکه کشورهای باختری (غربی) اگر امروز بدین جا رسیده اند ، در درازنای 200 سال آزمون و کژی (خطا) ، بدین جا رسیده اند. پس از «انقلاب» صنعتی ، آرام آرام ، نگرها و نگاه ها را به کانون ، که همانا پیشرفت ِ میهن و رفاه همگانی است ، در سایه ی آزادی و برابری ، گردانیدند و امروزشان را هم می بینیم. اما دوم کاری که می توان برای آن ساختمان که نمایه ای از یک «جامعه» ی ویران است انجام داد این است که هربخش آن را به خودی ِ خود دِگر کنیم تا پس از چندی همه ی ساختمان دگرگون و دگر دیس حتا شده باشد. نخست برای نمونه کابل ها و سیم های برق را دگرگون کنیم. سپس تر دست به لوله کشی بریم ، سپس نما و …. دوست ِ من ، «جامعه» ی آسیب دیده و آسیب پذیر ایران ِ امروز ِ ما هرگز توانایی یک «انقلاب» حتا به ساختگی ای 57 را هم ندارد. مردم ِ ما تاب نخواهند آورد و باید اینرا باور کنید که پذیرش رویکردهای دگراندیشانه در جامعه ی پسین انقلاب گمانین ما هم دور و دیر است. چونانکه امروزه هم برخی داد ِ سکولاریسم را ناآگاهانه سر داده اند. هنوز هم هستند کسانی که به «مخالفت» با دولت برخواسته اند و بر نماز می نشینند و آرزو می کنند ، یک حکومت اسلامی ناب بر جمهوری ایران بنشانند! بهتر است ، در این برهه با آئین ها و باورها کاری نداشته باشیم ، آرام آرام ، نخست مهره ها باید جا به جا شوند و سپس و در آینده ای نه چندان دور ، جامعه ی کهنه و آلوده ی امروزین یک پوست کامل خواهد انداخت ، آنگاه می توان از این دست سخنان روشنفکرانه و درستی که شما بیان داشتید سخن راند
    با سپاس از شما و پوزش از اینکه سخنم به درازا کشید

  17. زادمهرهمیشه پارسی Says:

    درود برشما.

    بسیار ارزشمند بود.چنین است که گفتید.

    تادیداری دیگر .باسپاس ازبزرگواریهای شما.

  18. چوبین Says:

    بسیار عالی نوشتی دوست من…
    همه ما این متن رو می خونیم و همه تاییدش می کنیم…
    اما ای کاش به اون عمل کنیم …

  19. default Says:

    پس از خودت شروع کن

    و شعری که خواستی نوشتم تو توضیحات بلاگم
    ایت پستت با شعر جدید من همسوستچند روز دیگه می نویسمش

    و اینکه
    تو تنها لینک من هستی

  20. default Says:

    این لینک شعری که گفتمه

    http://superposition.mihanblog.com/extrapage/mitarsam

  21. سهم كوچكي از دنيا- راضيه Says:

    مثل هميشه عالي
    بهتره بزرگان هم به اين اصول عمل كنند

  22. دختر جاده Says:

    سلام..دوس جون..فلافل و سمبويه زير پل آبادان و خرمشهر و خوردم…عالي بود..

  23. حسین . امیریه Says:

    دوست گرامی درست انگشت گذاشته ایی نکته حساس که قبل از هر دگرگونی ما یعنی جامعه ما اول به یک دگرگونی فرهنگی نیازمند است که با چنین تحولی میتوان به تمامی آزادیها و حقوق شهروندی که در اقلیم های مترقی رواج دارد دست یافت .

  24. یک عدد وکیل نیمه دیوانه Says:

    خوشحال و شادان اسمت را دیدم و اومدم گفتم به یه سری دیوانه نوشت مواجه میشم….
    دیدم نه آقاااااااااااااااااا
    این دیوانه زیادی جدی مینویسه
    هی دارم این پستو میخونم و میخونم و میخونم و هی نظر میاد تتو ذهنم ولی نظر بدم چه فایده!؟
    خب چی بگم!؟
    شماره بندی کردی درست…. اول و دوم و سوم و چهارم یه چیزه یدیهیه!
    ولی میدونی دوست دیووونه ی من…اینا شعاره…ما تا کی بخوایم شعار بدیم و هی اولا ثانیا ثالثا کنیم و عقاید خوشگل خودمونو به دیگران بگیییم….ولی آخرش که چی!
    خب من این پستتو خوندم و لذت بردم کلی…ولی قابل اجراست آیا!؟
    هوم!؟
    برم پستای قبلیتو یه اندک نگاهی بندازم!

  25. داداش محمد Says:

    حرفت كاملا درسته
    اما از يه چيزي هم بايد جلوگيري بشه
    اون هم تفكر نكردن حرف مخالفه .اينجا مشكل ما اينه كه افرادي كه مسئول پاسخ گويي هستن از جواب دادن شونه خالي ميكنن
    گاهي وقت ها اوضاع بدتر ميشه
    يعني ممكنه صاحب تفكر درست باشي اما فن و قدرت بيانش رو نداشته باشي
    در ضمن داداشي
    با مطلب روز عشق.امـام عشق. بن بست عشق به روزم
    يه خبر خوش هم دارم برات كه از نگراني درت مياره
    بيا بخونش

  26. تبسمــــ Says:

    و نمي دونم چي بگم . مي تونم بگم تا حدودي باهات موافقم ديوونه ي عزيز !

  27. alma Says:

    سلام
    ممنون باعث خبر تون ،
    قبل از ان قلاب هرگونه ازادی بود فقط یه بتی بود که مردم فکر میکردند حتما باید شکسته بشه
    ولی الان هرنوع محدودیتی که بشه را اعمال میکنند
    میدونید دیگه حتی به دینشونم پایبند نیستند لااکراه فی الدینم قبول ندارند
    بهایی بودن کرد بودن اینها دلایل محکمی که ترد کنند به امید روزی که حداقل ارادی قلم داشته باشیم

  28. thwe man who never smile Says:

    سلام دیوانه جان
    شرمنده این مدت نبودم و وقتی هم که باید میبودم اینترنت نداشتم
    بگذریم
    مشکل دقیقا همینه
    مردم رو بچه فرض کردن و با این فرض همیشه دوست داشتن که برای مردم بزرگتری کنن
    کاری به وجهه های دینیش ندارم چون دیگه باهاش تا ابد کاری ندارم
    حرفهایی که میزنن و قوانینی که تعیین میکنن فقط برای اینه که بزرگتر بودن خودشونو به رخ بگشن
    بعدشم
    ایرانی جماعت همیشه یه عادت داشته
    حرفهای موافق رو قبول کنه و حرفهای مخالف رو نشنوه
    همیشه هم در برابر مخالفها سورت مسئله را پاک میکنه
    وقتی هم که صورت مسئله رو پاک کردی دیگه حرفی برای گفتن و چیزی برای شنیدن دیگه نداری
    اینطوری میشه که میتونی بمونی
    چون چیزی رو قبول نمیکنی و در صورتی هم که قبول کنی اون مسئله در موافقت با حرفهاته
    اینطوری میشه که یه سرزمینی میشه مثل دقیقا ایران
    همیشه عقب مونده و همیشه در عمق فلاکت
    ولی یکی دیگه میشه کشورهای پیشرفته
    تو اونها همیشه گوشی برای شنیدن هست
    و برای همینه مکه همیشه رو به جلو حرکت میکنن
    بماند
    حرف زیادی میشه
    فعلا
    شادزی

  29. ثلج Says:

    یه دلیل این سنگرگیری و ندیدن دیگران ، به فرهنگ مردم برمی گرده و فرهنگ رو فضای جامعه. گاهی لازمه فضای جامعه مثل یه درخت آفت زده از بیخ کنده بشه.

  30. شمع سحر Says:

    هممون آرامشو و … رو دوست داریم ولی اگه بزارند ایشالا که وضع مملکتمون خرابتر از این نشه و واقعا درست شه که اگه بشه همه چی درسته درست میشه.

  31. پیام سعادت Says:

    سلام
    در همه جای دنیا یک عده انسان متعصب وجود دارند که وقتی یک ایده ای از بزرگانشان به آنها رسید دیگر به هیچ وجه حاضر نیستند از آن عقیده سرپیچی کنند که البته ما با آن ها کاری نداریم برای اینکه شما هر چقدر هم برای اینگونه افراد منطق بیاورید آنها زیر بار نمی روند و به دنبال یک سری تعصباتی هستند
    پس طرف صحبت ما اینگونه افراد نیستند
    طرف صحبت ما کسانی هستند که اهل منطق و اهل علم و اهل تحقیق و اهل تفکر هستند و مرتب خودشان را با داده های جدید تطابق می دهند و منطبق می کنند
    و بحث امروز وبلاگ من این است که هر انسانی برای اینکه راه را برای خودش روشن بکند اولین سوالی را که از خودش می پرسد این هست که آیا من خلقت یک خالق هستم و یا بر حسب تصادف و شانس امروز اینجا حضور دارم؟؟؟
    و من خیلی دوست دارم که نظر شما را دراین باره بدانم و با اندیشه های شما بهتر آشنا شوم که این خود نیاز به یک گفتگوی دوستانه دارد
    البته اگر مایل باشید
    بی صبرانه منتظر حضور شما هستم

  32. پیام سعادت Says:

    سلام دیوونه جان
    به طور یقین شما در اشتباه هستید
    شما نمی خواهد برای ما کتاب معرفی کنید اگر استدلالی برای رد حرفهای ما دارید آن را بیان کنید و اگر هم حرفی برای گفتن ندارید و در مقابل استدلالهای ما بی جواب هستید لزومی ندارد که طولانی بودن بحث را بهانه کنید
    بهانه آوردن فایده ای ندارد
    اگر واقعا راست می گویید
    بگویید که کدام جمله ی ما واقعیت را وارونه نشون داده است ؟؟؟یک نمونه را برای ما نشان دهید و کلی گویی نکنید

    • دیوونه Says:

      شما راست میگید.من این بحث شما رو خیلی بیشتر از اونی که شما فکرشم کنی دنبال کردم و میدونم ادامه اش بی فایده است.برای همین میگم شما راست میگی

  33. امین Says:

    درمورد انتقاد پذیری توی پست قبلی وبلاگم توضیح داده ام
    ما باید بپذیریم هیچ دو نفری مثل هم نیستند پس اختلاف عقیده امری طبیعی ست و ما هیچگاه نباد انتظار داشته باشیم عقیده ما حکومت کند و با این رویکرد دیگران هم انتظار دارند عقیده آنها حکومت کند پس بی نظمی جهان را فرا خواهد گرفت .
    اما در جامعه جای تاسف است که کسانی که همین شعار را می دهند حاضر به رعایت آن نیستند و واکنشهای تندی به این مساله می دهند .
    سامرست موام : « مردم از شما تقاضاي انتقاد دارند، اما فقط در انتظار شنيدن تحسين هستند. »

  34. چوبین Says:

    مرسی سر زدی دوست من

  35. یـهــــــــدا Says:

    خاطره ی حضور من
    به روزم

  36. خانم معلم!! Says:

    سلام
    نوشته ت بيشتر به حال و هواي نوشته هاي قبليت شباهت داره
    تعصب بدتر خصلتيه كه جلوي پيشرفت انسان و حتي جامعه رو ميگيره
    گاهي تعصب رو به نام مذهب عوام پسند ميكنند و هر سوالي رو در حكم بي خدايي ميدونن و سعي در نادان نگه داشتن ملت دارند
    تا وقتي سوالات رو با فرض تضاد با عقل ناقص بشري بي پاسخ رها كنند نبايد انتظار دوام داشته باشند

  37. داریوش Says:

    دوست گرامی ام ، دیوونه جان! پاسخی برای نگر بلندبالایم ندیدم! آیا این نشان از همنگری ات با سخن و پاسخم ام است؟

    آمدم بگویمت دوست ِ من به روز را کردم باز!

  38. ناشناس Says:

    منطقی نوشتی دیگه چی اضافه کنم

  39. نوشین Says:

    دیگاه بالا را من دادم اسم را اشتباهی زدم

    منطقی نوشتی دیگه چی اضافه کنم

  40. خانم معلم!! Says:

    سلام
    با » گيس سفيد» آپم
    خوشحال ميشم تشريف بياري

  41. روزها Says:

    به نظرم اينكه بتونيم درك كنيم تضاد داشتن تو هر زمينه اي آغازي هست برا يه پيشرفت،همين ميشه اولين گام براي رسيدن به يه موفقيت بزرگ!
    هميشه همسو بودن هم خوب نيست!كاهي تفاوتها ميشند كليد طلايي رسيدن به يه موفقيت بزرگ و قابل قبول!

  42. مريم احسان Says:

    سلام خوبيد؟مرسي كه ازم ياد مي كنيد
    متاسفانه مشكل جامعه ما همون 4 تا اصلي هست كه گفتيد
    فكر كنم در يك جمله خودخواهي باشه
    در ضمن اين مدت كه احسان تصادف كرده بود زياد دل و دماغ اينترنت نداشتم
    تمات مدت مشغول دلداري به احسشان بودم(اعتماد به نفس رو داريد)

  43. نیلوفر Says:

    من که به شخصه سعیم رو می کنم که تا جایی که می تونم فکری و فرهنگی ارتقا پیدا کنم و سهم خودمو ادا کنم. ان شالله که بتونم.
    مرسی از اینکه تو نبودم بهم سر زدی. دوست خوب و روشنفکری هستی و به داشتن دوستی مثل تو افتخار می کنم. دختر نازت رو هم از طرف من ببوس.
    فعلا

  44. نیلوفر Says:

    ای بابااااااااااااااا. خب اشکال نداره. یه لامپم سوخت.
    همیشه عاشق باشی
    Happy valentine

  45. نيستا Says:

    اينكه ميگي آدم بايد بتونه نظر مخالف رو قبول كنه واقعا درسته
    چون مطمئنا ما هم از طرف مقابل همين انتظار رو داريم
    ولي در مورد اينكه بدون ترس بشه نظر داد….فكر ميكني ميشه تو اين جامعه؟
    من كه فكر نميكنم اينجوري….

  46. یک عدد وکیل نیمه دیوانه Says:

    نمیخوای یه پست جدید بذاری دیووونه!؟
    لینکت کردم!

  47. روشنفكرنما Says:

    خيلي سخته تحمل نظرات مخالف مخصوصا در فضايي كه همه چيز ميتونه توهين اميز باشه. اما كاش مي شد

  48. داریوش Says:

    راست می گوئی ، خودفروشی ، البته نه در بُعد ِ جنسی ، زخمه های زیادی به ایران ِ نازنین مان فرو کرده و فرو نشانده است. آنچه از خودی خوردیم ، هرگز از بیگانه نخورده ایم

  49. یوتاب Says:

    موافقم
    شما درست میفرمایید
    همیشه نکات خوبی رو مطرح میکنید که واقعا جای بحث دارن

  50. هستی شمال Says:

    سلام
    بازم شرمنده درگیرم فجیع به خاطر همین دیر میام
    به نظم درست میگی ولی متاسفانه این افراد کم هستند ومتاسفانه ما فراموشکاریم شاید برای مدت کم قبول کنیم ولی بعد فراموش میشه

  51. امین Says:

    به روزم دوست من

  52. کاکا جنوبی Says:

    کاکا باید از خودمون شروع کنیم ولی با یه عده ای که نمیخوان این تغییرات رو تو خودشون بپذیرن باید چه کار کرد ؟

  53. خود ......... Says:

    حرف هات درست اما همین چیزهایی که گفتی به راحتی تو جامعه ما رخ نمیده اینکه افکار مخالفت را بپذیری به یک فرهنگ سازی 10 ساله یا حتی بیشتر نیازمنده !

  54. rioter Says:

    سلام دیوونه ی عزیز
    من یه وبلاگ تو بلاگها که یستمش بر پایه ی وردپرس هست ساختم اما فیدش کار نمیکنه و نمیتونم هم تو فیدبرنر بسازم
    شما میتونی کمکم کنی؟
    اینم ادرسش؟ http://koolaak.bloghaa.com/

  55. rioter Says:

    عزیزم من همه ی این کارهارو کردم
    الان شما میتونی فید اون وبلاگ منو بزاری تو وبت؟؟؟
    بزار ببین میاد؟؟

  56. دختر نارنج و ترنج Says:

    براي من هم خيلي جالبه كه چرا ما ايراني ها اصولا از بحث كردن گريزونيم.. دليلش اينه كه طاقت نظر مخالف رو نداريم اما اين قضيه از كجا آمده و سبب اصليش چي بوده خودش جاي تامل داره.. يعني اكثرمون اينجوري هستيم كه هركاري كرديم كسي نبايد بهمون بگه چرا؟ و خب لزوما هم كه هر آدمي كامل نيست كه…
    شايد اين قضيه رو بشه با فرهنگ سازي درستش كرد كه متاسفانه اون بالاها اين مشكل خودش بزرگ تر هم مي شه… به هر حال حرف تو درسته. حداقل هر كدوممون مي تونيم از خودمون شروع كنيم كه….

  57. مردی که لای در رید! Says:

    سلام دوستم. من به عنوان یه تازه وارد بی تجربه، نمی دونستم که اینجوری هم ممکنه بشه! البته دلی هم نبسته بودم به این محیط های به اصطلاح مجازی! ولی به نظرم خیلی ناراحت کننده باشه این چیزی که می گی! خدا رو شکر که هنوز مبتدی هستیم و به این دردها دچار نمی شیم انشاله!!!!

بیان دیدگاه