یه وقتایی که به حال و روز امروزمون فکر میکنیم , حس میکنیم که خیلی بهمون ظلم شده و مظلوم واقع شدیم؛ و اسم خودمون رو میذاریم نسل سوخته . اما اگه درست به قضایا فکر کنیم به این نتیجه میرسیم که از ما مظلوم تر و بی گناه تر هم هست. نسل آینده . نسل آینده ما مسلما» شرایط و حال و روز خیلی بدتری رو تجربه خواهند کرد. چیزایی رو باید تحمل کنن و ارثیه ای رو از ما بتحویل گیرن که هیچ نقشی در بوجود اومدنش نداشتن.پس شاید اگه از این زاویه به مسایل نگاه کنیم به این نتیجه منطقی برسیم که اونا خیلی بدتر و گرفتارتر از ما خواهند بود.
مسلما» نمیشه به این مساله بی تفاوت بود و سرسری از کنارش گذشت ؛ چرا که نسل آینده آدمایی نیستن که بخوان از یه سیاره ی دیگه بیان و با ما غریبه باشن. نسل آینده بچه های خود ما خواهند بود که باید توی خرابه ای زندگی کنن که ما براشون به یادگار گذاشتیم و باید کمبودها و عقب موندگی هایی رو جبران کنن که تا حد زیادی مقصر بوجود اومدنشون ما بودیم.
واقعا مایه خجالت و سرافکندگی برای ماست اگه بخوایم همچین میراث شومی رو بهشون تحویل بدیم. مطمئنا نه اونا و نه تاریخ , ما رو بخاطر اینهمه کم کاری و بی توجهی نمی بخشن.چرا که هنوز هیچ چیزی نداریم که در آینده بهش افتخار کنیم .
ما چه توجیهی میتونیم برای این میراث شوم برای نسل بعد از خودمون داشته باشیم؟واقعا «چی میخوایم بگیم ؟ میخوایم بگیم نفت و گاز و انواع و اقسام معادن و پسته و فرش و هزار نمونه داشته های طبیعی و غیر طبیعی داشتیم اما نتونستیم ازشون درست استفاده کنیم و با وجود همه ی اونا بازم یه کشور فقیر و جهان سومی عقب مونده باقی موندیم؟میخوایم همه ی تقصیرها رو گردن استکبار جهانی و آمریکای جهان خوار و استعمار پیر انگلیس بندازیم؟میخوایم بگیم ما اونقدر خوب و بامرام بودیم که از دهن خودمون و شما درآوردیم و توی دهن ونزوئلا و آفریقای جنوبی و فلسطین کردیم؟فکر میکنید این جواب ها و این استدلال ها اونا رو قانع میکنه؟ نه . باور کنید نه .
شاید اگه تلاش خودمون رو برای تغییر بکار ببندیم حداقل بتونیم بگیم : که ما سعی خودمون رو کردیم ولی نشد. اما اینکه بشینیم و فقط تماشاچی باشیم و بی خیال روزها رو بگذرونیم و هیچ حرکتی از خودمون نشون ندیم؛ مطمئنا ما رو شرمنده ی نسل های بعدی میکنه.