Posts Tagged ‘دستور نگارش فارسی’

وب نویسی من

2009/09/17

از همون روز اولی که شروع به نوشتن در نت کردم سعی میکنم مطالب زیر رو همیشه رعایت کنم و امیدوارم بتونم نوشته هام رو با اینا تطبیق بدم ؛ برای همین گفتم توی این پست اونا رو بنویسم شاید بدرد کسی بخوره. البته همونجوری که گفتم شاید…

– همیشه سعی میکنم پستای طولانی ننویسم ؛ چون همونطوری که همه میدونیم , سرعت چشم روی مانیتور کامپیوتر حدود 15برابر کمتر از سرعت خوندن روی صفحه ی کاغذه . برا همین اگه مطلب طولانی باشه , معمولا» خیلی ها حوصله ی تا آخر خوندنش رو ندارن یا اگه بخونن هم , خیلی سرسری از کنار مطالب رد میشن و درست حرف مطلب رو نمیگیرن.

-سعی میکنم نوشته هام از نظر دستور نگارش فارسی و جمله بندی درست باشه و از بکار بردن کلمات سنگین و یا کلمه هایی که ممکنه چندین معنی مختلف داشته باشه , حتی الامکان دوری کنم.ضمنا» از علامت هایی انشایی مثل نقطه , کاما و… هم برای راحت تر خونده شدن متن هام استفاده میکنم تا خواننده برای فهم موضوع و خوندن جمله ها , به دردسر نیافته.

-سعی میکنم اگه شعر یا جمله ی بخصوصی در نوشته هام بکار بردم , منبع و یا نویسنده اون رو هم در پایان پست معرفی کنم ؛ چون برای خواننده مهمه که بدونه اون نوشته متعلق به خود وبلاگ نویسه یا  کس دیگه ای اونو گفته

-سعی میکنم بیشتر مسایل روز و چیزایی رو که همه باهاش سروکار داریم رو مطرح کنم.چون اینطوری خواننده راحت تر موضوع رو متوجه میشه و با علاقه ی بیشتری اونو میخونه و اگه بخواد نتیجه ای از بحث بگیره , چون بصورت روزمره باهاش سروکار داره , با نگاه بهتری نظر میده و موضوع رو دنبال میکنه و از نظرات بقیه هم مطلع میشه.

-اگه کسی یا موضوعی رو نقد کردم یا مشکلی رو مطرح کردم ؛ حتما» سعی میکنم پیشنهاد یا راهکاری رو هم که به ذهنم میرسه بگم ؛ چون انتقاد خالی فایده ای نداره . اگه چیزی بنظر شخصی ,  اشتباه اومده و میخواد اونو مطرح کنه , باید درستش رو هم بگه , یا حداقل بگه چطور میشه درستش کرد و با دلیل , خواننده اش رو قانع کنه .

-من اگه واقعا» حرفی برای گفتن نداشته باشم ؛ یا سوژه مناسبی بذهنم نرسه , ترجیح میدم چیزی ننویسم تا اینکه , بی خودی چند خط نوشته ی بی ارزش تایپ کنم و بعنوان پست جدید اونو بذارم توی وبم.ضمنا» توی هر پست , یه هدف خاص رو درنظر میگیرم و شروع به نوشتن میکنم و تا وقتی که ندونم که , خواننده از نوشته ی من چیزی نصیبش نمیشه یا چیزی به اندوخته های ذهنش اضافه نمیشه , چیزی نمینویسم . بنظر من , اینکه من شب قبل شام چی خوردم یا دیروز بازار رفتم یا نرفتم  یا اصلا» چه کارهایی کردم , چیزی به خواننده وبم اضافه نمیکنه و فقط وقت اونو میگره و از نوشته هام دلزده و دلسردش میکنه.

-سعی میکنم موضوع وب , مساله ی قابل بحثی باشه.یعنی چیزی باشه که اگه کسی اونو خوند , لااقل بتونه راجبش نظرش رو بگه , اما اگه من مثلا» بگم : (من رنگ آبی رو دوست دارم یا فردا باید برم سرکار ؛), چه انتظاری میتونم از خواننده ی وبم داشته باشم که بیاد و نظرش رو هم بگه.اصلا» راجب اینطور مسایل شخصی , چه نظری میشه داشت؟

اینایی رو که گفتم فقط درحد همین سه ماهی بود که وب نویسی رو شروع کردم و چون هنوز تازه کارم و آماتور , دوست دارم از شما بیشتر یاد بگیرم یا اگه اشتباهی توی این حرفام بود رو اصلاح کنم.پس اگه فکر میکنید چیز دیگه ای رو هم باید برای نوشتن یه مطلب خوب توی وبلاگ باید رعایت کرد , بگین ؛ چون من یادگرفتن رو خیلی دوست دارم.

یادداشت : با توجه به چندتا کامنتی که بعد از نوشتن پست قبلی داشتم لازم دیدم این توضیح رو بدم که من فعلا» هر مطلبی که مینویسم توی هر دوتا وبلاگهام (وب وردپرس و وب بلاکفا) میزارم و هر وقت خواستم کامل از بلاکفا , نقل مکان کنم , توی وب بلاکفا بهتون میگم.فعلا» همین…